اثر سلولهای بنیادی خونساز انسانی بر تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی به سلولهای استئوبلاست
نویسندگان
چکیده مقاله:
چکید ه سابقه و هدف ارتباط سلولهای بنیادی خونساز( HSCs ) با سلولهای موجود در ریز محیط مغز استخوان(نیچ) به ویژه سلولهای استئوبلاست، جهت حفظ فعالیتهای آنها بسیار ضروری میباشد. البته مدارکی که به صورت مستقیـم HSC ها را در توسعه نیچ دخیل کنند، اندک هستند ولی در صورت اثبات، روشن میشود که چرا نقصهای هماتوپوئتیک بسیاری با تغییر در ساختار استخوانی همراه بوده و لذا اهداف درمانی هماتوپوئتیک و اهداف درمانی جدیدی را برای تنظیم ساختار و تشکیل استخوان فراهم میآورند. مواد و روشها در یک مطالعه تجربی، سلولهای بنیادی مزانشیمال( MSC ) مغز استخوان را در محیط Stem Span به مدت 3 روز تحت همکشتی با HSC های خون بند ناف قرار دادیم. سپس MSC ها با استفاده از کیت استئوژنزیس به استئوبلاست تمایز داده شدند و در روزهای مختلف تمایزی مورد ارزیابی قرار گرفتند که شامل بیان ژنهای استئوپونتین و استئوکلسین در روزهای 4 و 6 تمایزی( RT-PCR )، بیان مارکر CD90 (فلوسیتومتری)، بیان آنزیم آلکالین فسفاتاز(رنگآمیزی آلکالین فسفاتاز) و مینرالیزه شدن(رنگآمیزی آلیزارین رد) در روز دهم تمایزی بود. یافتهها نتایج، بیان زود هنگام ژنهای استئوپونتین و استئوکلسین را در همکشتی MSC با HSC نمایان ساخت. این یافتهها از نقش HSC ها در القای تمایز استئوبلاستی MSC ها حمایت مینمایند. هم چنین کاهش بیان CD90 و افزایش فعالیت آلکالین فسفاتاز و مینرالیزاسیون سلولی، این نتایج را تایید نمودند. نتیجه گیری نتایج این تحقیق در ارتباط با سلولهای بنیادی انسانی در ex vivo ، اثبات نمود که HSC ها قادرند سبب افزایش تمایز MSC ها به استئوبلاست شده و بدین وسیله در تشکیل نیچ خود سهیم باشند.
منابع مشابه
اثر فاکتور های القا کننده در تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی به سلولهای استئوبلاست
سلولهای بنیادی مزانشیمال سلولهای پرتوان هستند که در طول تکوین از سلولهای مزانشیم مشتق می شوند که پتانسیل تکثیر زیادی دارند و همچنین قادرند به سلولهای استئوبلاست، استئوسیت، آدیپوسیت و سلولهای غضروفی تمایز یابند. تمایز استئوبلاستی در محیط آزمایشگاه به فاکتورهای مختلفی نیاز دارد که شرایطی مشابه میکرو محیط بافت استخوان را ایجاد می کنند. در این تحقیق اثر دگزامتازون، اسکوربیک اسید و بتاگلیسروفسفات در...
متن کاملبررسی تاثیر سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان و فاکتورهای رشد بر روی تکثیر سلولهای بنیادی خونساز بندناف در محیط آزمایشگاه
مقدمه: خون بندناف یکی از مهمترین منابع سلولهای بنیادی خونساز(HSCs) است، اما متآسفانه تعداد محدود آنها در واحدهای خون بندناف استفاده از این منبع را در پیوند سلولهای بنیادی برای بزرگسالان محدود نموده است. یکی از روشهای بکار گرفته شده برای غلبه بر این مشکل ، تکثیر سلولهای بنیادی خونساز در محیط کشت است که میتوان علاوه بر فاکتورهای رشد افزودنی از عواملی مانند سلولهایی بنیادی مزانشیمی (MSCs) به عنوان...
متن کاملبررسی بیان نشانگرهای سلولهای بنیادی مزانشیمی در سلولهای بنیادی فولیکول موی انسان
زمینه و هدف: سلولهای بنیادی بالغ سلولهایی تمایز نیافته اند که در مراحل خاصی از زندگی فرد یا در هنگام بروز آسیب به بدن فعال شده و سلولهای مرده و آسیب دیده را جایگزین می کنند. سلو ل های بنیادی بالغ در بخشهایی از بدن فرد بالغ وجود دارند و فولیکول مو نیز از جمله مناطقی است که دارای ذخیره ای از سلولهای بنیادی بالغ است که نقش مهمی در چرخه زندگی مو بر عهده دارند. هدف از این مطالعه جداسازی سلولهای بن...
متن کاملبررسی مکانیسم اپی ژنتیکی تنظیم ژن apc در تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی به سلولهای استئوبلاست
چکیده: مقدمه : msc سلولهای بنیادی غیر هماتوپوتیک استرومای مغز استخوان چند قوه ای است که می تواند به رده های مختلف سلولهای استرومایی ، سلولهای استخوانی وغضروف تبدیل شود . فرایندهای زیادی روی تمایز msc به استئوبلاستی تاثیر گذار است .از این فرایندها ، مسیر های پیام رسان مانند پیام رسان wnt است که ژن apc به عنوان کنترل کننده مولکول ?-catenin بوده وبیان آن در طول تمایز استئوبلاستی تغییر پیدا می...
15 صفحه اولاثر سلول های بنیادی خونساز انسانی بر تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی به سلول های استئوبلاست
چکید ه سابقه و هدف ارتباط سلول های بنیادی خونساز( hscs ) با سلول های موجود در ریز محیط مغز استخوان(نیچ) به ویژه سلول های استئوبلاست، جهت حفظ فعالیت های آن ها بسیار ضروری می باشد. البته مدارکی که به صورت مستقیـم hsc ها را در توسعه نیچ دخیل کنند، اندک هستند ولی در صورت اثبات، روشن می شود که چرا نقص های هماتوپوئتیک بسیاری با تغییر در ساختار استخوانی همراه بوده و لذا اهداف درمانی هماتوپوئتیک و ...
متن کاملتمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان به سلولهای دوپامینرژیک در مدل تجربی بیماری پارکینسون در موشهای صحرایی
سابقه و هدف: بررسیها نشان داده است که تعداد سلولهای بنیادی زنده در ناحیه پیوند نقش بسیار مهمی در بهبود فعالیت عملکردی عضو دارد و مشخص شده که رادیکالهای آزاد نقش عمدهای در کاهش حیات سلولهای پیوند یافته دارند. در مطالعه حاضر به بررسی تجویز توأم کوآنزیم Q10 به همراه پیوند سلولهای بنیادی مغز استخوان در موشهای صحرایی مدل پارکینسون پرداختیم. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی از موشهای صحرایی نر نژاد ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 9 شماره 3
صفحات 226- 238
تاریخ انتشار 2012-08
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی برای این مقاله ارائه نشده است
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023